سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاک بر سرمون،هتک حرمت چرا؟ - حاجی بازاری


نویسنده : حاجی بازاری
خاک بر سرمون،هتک حرمت چرا؟

بسم الله الرحمن الرحیم
هتک حرمت چرا؟ حتما میخایم آقامون رو دلشاد کنیم با بردن آبروی یه مومن،یه مریدش!؟
من،حاجی بازاری  هستم!و همچین موجه و محبوب هم نیستم ولی
بعضاً از شماها منو میشناسید،دابم برین نبوده که لو بدم،اطلاعات درز بدم ولی این بار ...
امروز،دیگه راست راستی حیفم شد،حیفم اومد به خاطر اون چن روز از عمرم رو که تو نمایشگاه واسه بعضاً جماعتی گذاشتم که ...
به خیلی از دوستان گفته بودم،که روند کنونی وبلاگ و وبلاگ نویسی اصلا برای بنده جذاب که نیست،خیلی هم اسف ناک و دردناکه،متاسفانه بیشتر جریانات موجود در لایه های متوسط _که قشر عمومی وبلاگ نویسان رو تشکیل میدهند _ به خاله زنک بازی میمونه و تهش پوچی خالصه
میگین نه؟!
وقتی میبینم که زمان در چرخه حیات میچرخد و ما در گرداب وجود خویش گم گشته ایم
وقتی میبینیم،که در دریایی پهناور و وسیع اما کم عمق و بلکه بعضا بی عمق_با عمقی دو میلی متری_داریم دست و پا میزنیم و ادای فرهیختگان یه جامعه از خودمان صادر میکنیم
وضعیت کنونی وبلاگ نویسی در یک کلام : دریایی پهناور با عمقی کوتاه
هنوز یادمه اون زمانی رو که کنار درونم نشسته بودم و حدیث نفس میخواندم ،دیدم که یه روند تو این دنیای به ظاهر مجازی بیّن واقعیت، وجود داره
و اونم سیری که با اندکی اندیشه،از مفاسد برآمده از  اون_ حقیقت بین بودن بهتره،ولیکن فوایدشم فراوانه و غیر قابل انکار_ میشه روند بلاگر شدن رو به راحتی و در کوته زمانی چکاب کرد
اما دلم میگیره،این دل از منتهای تفکراتی ناخاسته از بینش ئ نگرشی دروضعیت  تیره و تار موجود، غم زده شده،امشب وقتی خبر کودکیِ کودک نابالغ رو شنیدم،یاد اون لحظه ای افتادم که حاج علی آقا از میان پر کشید،یاد خلصه های دوستانه با آقا مصطفی افتادم،دلم واقعا برای همه گرفت، ما هم خدا داریم
نام مقدس ولایت،که هدفش هست هدایت،به واسطه بزرگچه مردانی کودک خراب و لگد مال میشه
تا حالا ندیدم ،ولی از آدم خیلی حرف بخاد،بیشار چشم به راه یه عملند تا گفتمان
این آدما،که خودم هم یکی ازشونم،وقتی چشم مولا رو دور فرض میکنن ،شروع میکنن به خاکی زدن و رقص برای معشوقه های خیالی
به کجا میرویم،کجا بوده ایم و کجا هستیم؟
مسیر مستقیمه،انتهاش رو من دیدم،میرسه به یه تل خاکی،یه جایی نه خیلی راحت حتی واسه یه چرت یه ربعه،زیرش و بالاش و کنارش سنگفرش هایی از جنس بلور خاکه
حرفی نمیمونه،هر چی هست رو سعی میکنم در درونم دلیت کنم_شیفت + دلیت_تا حتی تاریخ هم این کوته نگری های بچه های به ظاهر شیعه مولا رو ثبت نکنه
حرف آخر :
خدا وکیلی آبروی ولی و شیعه و بچه شیعه رو با کارامون داریم میبریم
                                          خاک بر سرمون
دعا کنید ،دعا بفرمایید


حرفم رو به اشتباه در بالایی درج نمودم




نوشته شده در یکشنبه 86/3/20 ساعت ساعت 1:22 صبح
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نصیحت دوستانه
به سوی خدا
[عناوین آرشیوشده]